باورم نمیشه
سلام خدمت دوستان گلم !!!
داشتم تلفنی با جاری ام ( خانم برادر) همسرم صحبت میکردم که
گفت نمیرید مشهد !!!گفتم از خدامه ولی مسعود اجازه نمیده !!!
کاش میشد ...که مسعود از ته اتاق گفت بیخود کجا!!!
گفتم میخواهیم چهار نفری بریم مشهد من با جاری ام و
دخترهامون ..دیدم سکوت کرد یعنی میشه!!! سکوت علامت
رضایته از ته اتاق بلند گفت خوب برید !!!!!!.ای یعنی مسعود
بود... چنین حرف رو زده باورم نمیشد 
واقعا هاج وواج مونده
بودم کی...مسعود میگه برید!!! خرجه همتون هم بامن
وای خدا تا به حال تنهایی سفر نکرده بودم برام غیره منتظره بود
من هم دیدم موقعیت جوره سریع به جاری ام گفتم پس چمدان را
آماده کن تا مسعود بره بلیط قطار را بگیره .
اونها هم از اون طرف شوکه شده بودند باور نمیکردند
بالاخره با شوخی وخنده خدا حافظی کردیم .
ولی من دل تو دلم نبود...زودی بساط ناهار را آماده
کردم که زودتر بره دنبال بلیط اما اون انقدر خونسرد ناهارشو
خورد یک کوچولو هم خوابید ... اون از پریشونی دل من خبر
نداشت همش ساعت را نگاه میکردم بالاخره بلند شد .چای رو نوش
جان کرد ورفت برای تهیه بلیط یک نیم ساعتی طول کشید اما
برای تهیه بلیط دیر بود ..
باید صبح ها مراجعه میکرد اومد خونه
دیدم نخیر خبری نیست ولی بهم اطمینان داد که صبح اولین نفر
باشه برای تهیه بلیط...
سریع رفتم با خواهرم که در مشهد زندگی میکنه تماس گرفتم وبا
خوشحالی براش جریان رو تعریف کردم اونم کلی ذوق کرد
و حسابی گفتیم وخندیدیم .
شب تا صبح قیافه من اینطوری بود 
خیلی دلم میخواست برم به پابوس امام رضا.همینطور دیدن مامان
وخواهرم ولی با گرفتاری کاری همسرم مقدور نبود
ولی امام رضا طلبیده بود دیگه
متوجه شدم وقتی کاری رو از صمیم قلب بخواهی
بهش میرسی شایدم امام رضا طلبیده بود
انشالله قسمت همه دوستاران آن حضرت برای یکایک شما
عزیزان صمیمانه دعا میکنم اگر قابل باشم درپیشگاه الهی شما هم منو حلال کنید
میدونی میخوام کجا برم ؟
میدونی میخوام چیکار کنم؟
میخوام برم امام رضا
میخوام برای کفترها یه خورده گندم ببرم
اونجا که گنبدش طلاست با کفترها پر بزنم
میخوام برم به مشهد و
یه هفته اونجا بمونم
تو حرم امام رضا
نماز حاجت بخونم
میدونی میخوام چیکار کنم؟
میدونی میخوام کجا برم؟
ای قبله ارباب وفا ادرکنی*ای معدن تسلیم و رضا ادرکنی*ای شمس شموس و خسرو خطه طوس*ای شاه ملقب به رضا ادرکنی
از همه التماس دعا دارم. دعا کنید دست پر برگردم.