میلاد خجسته حضرت مهدی موعود (عج) منجی عالم بشریت مبارک باد

 

جشن تولّد امام زمان جشن زنده شدن آرزوها، احیای امیدها، رونق  

 

گرفتن تمنّاهای عالی انسانی و در یک کلام جشن منتظران است و به  

 

همراه تولّد مهدی، شادی و امید در دل مشتاقان و آرزومندان تحقّق  

 

وعده الهی زنده می شود و شرکت کنندگان در جشن به یاد دوران  

 

حکومت حیات بخش او آمادگی خود را اعلام می کنند، مردم از آن رو  

 

این جشن را گرامی می دارند که حیات و تولد مهدی علیه السلام  

 

سرنوشت ساز و عامل توجّه بقا و راز زندگی توأم با حیثیت و شرافت  

 

ماست. این تولّد گامی برای جهت یافتن بشریّت به سوی صراط  

 

مستقیم حقّ و عدل و تحقّق آرمان های میلیون ها انسان خواهد بود.  

 

جشن تولد مهدی علیه السلام جشنی توأم با آگاهی دادن و آگاهی  

 

یافتن است؛ فرصتی است برای اندیشیدن در این امر که ما چگونه ایم  

 

و چگونه باید باشیم.

 

موعود هزاره های تاریک بشر! ای وارث پیامبر بشارت آمدنت را پیامبران  

 

نخستین داده بودند؛ پس کی زمان تأویل خواب های زمین فرا می  

 

رسد؟ در کدام واحه سبز از تاریخ چشم های حقیقت خواهد جوشید و  

پرده های تردید کنار خواهد رفت و وعده های الهی متحقّق خواهد شد؟

 

انتظار تو، مکاشفه ای است که هرگز پایانی ندارد. سفری است که  

 

سرشار از مناظر نورانی است.

 

در این سفر، می توان در دریاچه های عبودیّت، دست و رو شست و  

 

میوه های حکمت را از درختان کنار راه، چید.

 

انتظار تو، حقیقتی زنده و جاری است.

انتظار تو، در برگ و آب و گیاه روان است. انتظار تو، ذهن خاک را پر از خواب های بهاری می کند. چشمه ساران زمین، انتظار تو را می گریند.

انتظار تو، انتظار دانه ای در دل خاک تیره است؛ برای رستن و روییدن و بالیدن.

انتظار تو، انتظار پروانه ای است برای پر کشیدن از پیله انزوا و کهنگی.

ای بشارت نخستین پیامبران ای وعده عظیم الهی! خیال آمدنت، کوه ها را ذوب می کند و دریا را به تلاطم وامی دارد. غصّه نیامدنت، صخره ها را بر زمین آوار و چینی ماه را دو تکّه می کند.

بیا تا پرنده خوشبختی در آسمان همه مردم، پرواز کند.

بیا تا «عدالت»، تنها مفهومی مجرّد در ذهن و خوفناک جهان نباشد.

بیا تا عشق، مثل خون تازه در عروق جهان جاری شود.

بیا تا لبخند، مثل نسیم بهاری، بین همه تقسیم شود. 

میلاد تنها منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج) رو به همه ی منتظران واقعی اون حضرت تبریک می گم . امیدوارم بتونیم زمینه های ظهور هر چه زودتر حضرت رو فراهم کنیم . یا علی .

نظرات 14 + ارسال نظر
ستاره سه‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:45 ب.ظ http://ashnaye-gharib2.persianblog.ir/

سلام یاقوت عزیز خیلی کم پیدا شدی

انتهای مطلبت را با جمله قشنگی تمام کردی که انشاالله بتوانیم زمینه های ظهور را با کارهایمان هر چه زودتر فراهم کنیم

به امید آنروز
در پناه حق

سلام ستاره جون هستم ولی نوه داریه مادر دیگه
خیلی ممنون که فراموشم نمیکنی ...انشالله به امید ظهور حضرت مهدی (عجّ)

ستاره سه‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:47 ب.ظ http://ashnaye-gharib2.persianblog.ir/

با شعری از پدرم به روزم و منتظر حضور سبزتان

شاد باشید و سلامت

عید عاشقان ظهور بر شما مبارک باد

سروده پدر مهربانتان را خواندم مرسی که خبرم کردی
شادی وسلامتی شما آرزوی ماست ...

کیهان چهارشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:35 ق.ظ http://mkihan.blogfa.com

بر شما هم مبارک باشه و امیدوارم که به تمام خواسته ها و آرزوهات برسی.آمین

سلام وعرض ادب بسیار خوشحالم از حضورتون
تمام ایام بر شما هم به مبارکی و میمنت
من هم برای شما بهترین آرزو ها را دارم .

آقای میم چهارشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:11 ب.ظ http://www.sangesaboore89.blogfa.com

سلام دوست گرامی
متقابلا بنده نیز میلاد با سعادت حضرت مهدی ( عج ) را خدمت شما بزرگوار و خانواده محترمتان تبریک عرض نموده و سلامتی و تندرستی تان را از خداوند منان خواستارم .
امیدوارم شما و همه مومنین عاشق حجت حق ، زمان ظهور ایشان در رکاب آن حضرت قرار گیرند .
از بابت تاخیر ناخواسته پوزش می خواهم چون در این چند روز دسترسی چندانی به نت نداشتم .

مطلب زیبائی نوشتید .
بسیار دلنشین بود که علاوه بر ایجاد موج مثبت ، فرخنده ترین روز عالمیان را به اشک شوق برایم تداعی نمود .
در خصوص نظر سرکار عالی در وبلاگم ، بنده حقیر واقعا به قلم و کلامتان غبطه خوردم و امیدوارم در سایه رهنمودهای سرکارعالی باشم و همواره پشتیانی چون شما خواهر گرامی را در کنار خود احساس کنم .
همیشه گل باشید و جاودان

سلام وعرض ادب خدمت شما دوست گرامی
ایام بر شما هم به مبارکی
ممنون از حضورتان
دوست گرامی این روزها دیگه نباید از هم گله مند باشیم هر کسی در ایام شادی برنامه هایی از پیش تعین شده دارند . که انشالله به همگان خوش گذشته باشه..
در ضمن نظر لطف شماست .من قلمی چندان روانی ندارم اما با دل گرمی که شما دوستان بهم می د هید باعث اعتماد بنفس بیشتری خواهم شد

[ بدون نام ] چهارشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:20 ب.ظ

میلاد بزرگ مرد عدالت تنها منجی عالم بشریت ...حجه الله فی خلقه و فی عرضه

مهدی موعود عج الله فرجه الشریف بر همه مشتاقان ظهورش مبارک.
[لبخند][گل][گل]

سلام یاقوت عزیزم .
عیدت مبارک .. به دخترهای گلت سلام گرم منو برسان.

من هم میلاد مهدی موعود عج الله را به شما بزرگوار تبریک عرض میکنم اما دوست نازنینم کاش اسمی رد پایی از خود بجای میگذاشتید ..تا برای عرض ادب خدمت برسم .. به دختر های گلم ؟؟

سمانه پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:19 ق.ظ

سلام به یاقوت عزیزمم


منم میلاد تنها منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج) روبه شما و خانواده عزیزتون تبریک میگممممم

سلام سمانه مهربونم
ممنون عزیز دل انشالله این ایام فرخنده به شماوخانواده محترم به خوبی خوشی گدشته باشه
وامید وارم که هرچه زودتر سلامت ودل شاد باشی مهربون

فاطمه پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:15 ب.ظ

سلام خانمی..
نشد همون روز بیام واسه تبریک نیمه ی شعبان ببخشید وگرنه همیشه بیادتونم!

خوشحالم که سمانه جونم اومده اینجا و حالش بهتره!ببخشید اگه دیر میرسم خدمتتون دست خودم نیست تو حال و هوای دیگه ای هستم!بازم یه جور افسردگی و زدگی ولی درست میشم مثل قبلنا!فقط واسم دعا کنید

سلام به عزیز دلممممممم...
اشکال نداره مهربون خوده خودم ... هر وقت شما تشریف بیارید قبوله قبوله ممنون خانمی منم خوشحالم که سمانه جون بهتره ...
اکا خانم گلم چراااااااااااااااااا افسرگی گلکمم مگه دستم بهت نرسه یعنی چی مگه نگفتم اونها که خودت میدونی!!! ارزش این همه دل نگرانی و فکر کردن نیستند ............ ولی چشم اگه خدا قبول کنه دعا هم میکنم

مهرداد پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:38 ب.ظ

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

علیک سلاااااااااااااام

ستاره جمعه 8 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:26 ق.ظ http://ashnayemahjor15.blogfa.com/

سلام و شبت بخیر نازنین

ممنون از حضورت در آشنای یار

با شعری از شاملو بمناسبت دهمین سالگرد درگذشتش به روزم ، البته با تاخیر
لطفا مطلب پیوند روزانه را هم مطالعه بفرمایید.

در پناه حق ، شاد باشی و سبز

سلام عزیز شب وروزت بخیر
خواهش میکنم وظیفه بود
چشم حتما خدمت میرسم فقط با کمی تاخیر

قاصدک جمعه 8 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:36 ق.ظ

سلام یاقوت عزیز و دوست گرامی
ممنون که این مدت شرمندمون کردید و ببخشید که نشد زودتر خدمت برسم
خب دیگه..دلیلش را میدونید خودتون که .
بچه ها بزرگ میشن و اما...نه..من هرگز پیر نمیشم هااااا
فقط عروس دار شدم.همین ولاغیر
ممنون از تبریکاتتون.
امید که اعیاد گذشته برشما نیز مبارک و خوش گذشته باشه.
باید سراغ بقیه هم برم.الانه که فاطمه خانوم از دستم شاکی بشه
زنده باشید و همواره سلامت.تابعد..یاعلی مدد

سلام به شما قاصدک عزیز
خیلی خوش اومدید بعد از سالیان سال یادی از ما کردید
خواهش میکنم وظیفه بود من همیشه به یاد دوستان قدیمی بودم ولی به فولی هر رفتی آمدی داره
بسلامتی آقا پسر گلتون رو هم داماد کردید بهتون تبریک میگم بله نگران نباشید وقتی ادم داماد وعروس میاره تازه جون شده کی گفته پیر هستید
من هم امید وارم ایام برشما وخانواده محترم یه شادی ومیمنت گذشته باشه
الهی فاطمه گلمم رو تورو خدا نصیحتش کنید...

خیلی خوشحال شدم از حضورتون خوش وخرم باشید

شهره شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:28 ق.ظ http://shohreshiva.blogfa.com

همیشه ایامتان شاد باشه هرچند دیر اما هیچگاه دیر نیست تبریک میلاد بزرگ صاحب هستی صاحب مکان وزمان حضرت بقی الله اعظم
ممنونم از حضور قشنگت

سلام شهر جان
ممنون خانمی انشالله همیشه ایام برشما هم مبارک باشه خوشحالم از اینکه بهم سر زدی فدای محبتت

آقای میم شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:46 ق.ظ http://www.sangesaboore89.blogfa.com

سلام دوست گرامی
امیدوارم حالتون خوب باشه و سلامت
غرض از رسیدن به خدمتتان ، احوال پرسی بود و جویای سلامتی سرکارعالی بودم .
ایام به کامتان
یاحق

سلام جناب میم عزیز
خیلی ممنون از محبت شما الحمدلله خوبم روزگار میگذرانیم
انشالله شما هم سلامت و دل شاد باشید

درددلهایم با تو(مادر دلخسته) شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:28 ب.ظ http://vagooyehayam.blogfa.com

سلام یاقوت خانومی ،ممنون از اینکه به یادم هستید ، ایام به کام ، انشاالله در مکان جدید به خوبی مستقر شدید ، به سلامتی ،
نامش‌ تنها انسان‌ بود؛
و تنها دارایی‌اش‌ تنهایی
گفت:
تنهایی‌ام‌ را به‌ بهای‌ عشق‌ می‌فروشم.
کیست‌ که‌ از من‌ قدری‌ تنهایی‌ بخرد؟
هیچ‌کس‌ پاسخ‌ نداد.
گفت:
تنهایی‌ام‌ پر از رمز و راز است،
رمزهایی‌ از بهشت،
رازهایی‌ از خدا. با
من‌ گفت‌و گو کنید
تا از حیرت‌ برایتان‌ بگویم.
هیچ‌کس‌ با او گفت‌وگو نکرد.
و او میان‌ این‌ همه‌ تن،
تنها فانوس‌ کوچکش‌ را برداشت‌
و به‌ غارش‌ رفت.
غاری‌ در حوالی‌ دل.
می‌دانست‌ آنجا همیشه‌ کسی‌ هست.
کسی‌ که‌ تنهایی‌ می‌خرد
و عشق‌ می‌بخشد.
او به‌ غارش‌ رفت‌
همیشه شاد و موفق باشی.

سلام مادر خانمی عزیز خوبی انشالله
خیلی دلم براتون تنگ شده بود برای نوشته های قشنگتون ایام برشما هم به مبارکی ودلخوش با اجازه ات
بقیه حکایتنامه را من مینویسم
او به‌ غارش‌ رفت‌ و ما فراموشش‌ کردیم‌ و نمی‌دانیم‌ که‌ چه‌ مدت‌ آنجا بود.
سیصد سال‌ و نُه‌ سال‌ بر آن‌ افزون؟ یا نه، کمی‌ بیش‌ و کمی‌ کم. ا
و به‌ غارش‌ رفت‌ و ما نمی‌دانیم‌ که‌ چه‌ کرد و چه‌ گفت‌ و چه‌ شنید؛ و نمی‌دانیم‌ آیا در غار خوابیده‌ بود یا نه؟
اما از غار که‌ بیرون‌ آمد بیدار بود، آن‌قدر بیدار که‌ خواب‌آلودگی‌ ما برملا شد.
چشم‌هایش‌ دو خورشید بود، تابناک‌ و روشن؛ که‌ ظلمت‌ ما را می‌درید.
از غار که‌ بیرون‌ آمد هنوز همان‌ بود با تنی‌ نحیف‌ و رنجور. اما نمی‌دانم‌ سنگینی‌اش‌ را از کجا آورده‌ بود، که‌ گمان‌ می‌کردیم‌ زمین‌ تاب‌ وقارش‌ را نمی‌آورد و زیر پاهای‌ رنجورش‌ درهم‌ خواهد شکست.
از غار که‌ بیرون‌ آمد، باشکوه‌ بود. شگفت‌ و دشوار و دوست‌ داشتنی. اما دیگر سخن‌ نگفت. انگار لبانش‌ را دوخته‌ بودند، انگار دریا دریا سکوت‌ نوشیده‌ بود.
و این‌ بار ما بودیم‌ که‌ به‌ دنبالش‌ می‌دویدیم‌ برای‌ جرعه‌ای‌ نور، برای‌ قطره‌ای‌ حیرت. و او بی‌آن‌ که‌ چیزی‌ بگوید، می‌بخشید؛ بی‌آن‌ که‌ چیزی‌ بخواهد.
او نامی‌ نداشت، نامش‌ تنها انسان‌ بود و تنها دارایی‌اش، تنهایی
مرسی از یاد آوری این حکایتنامه عرفان نظر آهاری

مهتاب یکشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:43 ب.ظ http://parande-man.blogsky.com/

سلام دوست عزیزم

چند شب قبل بلاگفا و پرشین با هم قاطی کردند و من دوباره در آسمان این وبلاگ را ساختم.
شما را رسما برای افتتاح آن دعوت میکنم.
همواره شاد و سلامت باشید
در پناه حق

سلام دوست خوبم
بسلامتی ورودتون را به بلاگ اسکای تبریک میگم انشالله که موفق باشید مرسی از دعوت شما مهربون شما هم عزیز سلامت وخوش باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد